هنوز هست در دلم نشانه های بی کسی
که پیش می برد مرا به انتهای بی کسی
ز قله های بی کسی سقوط کرده ام بیا
بیا نجات ده مرا ز دره های بی کسی
به بی کسی رسیده ام، ز هر کسی رمیده ام
ببین که خرد گشته ام به زیر پای بی کسی
لبالب از ترانه بودم و سرود هم دلی
کنون نشسته بر لبم ترانه های بی کسی
ز چاله سرای خود که شامگه برون زنم
بیفتم عاقبت به چاه کوچه های بی کسی
چو خیل دوستان جدا شدند یک به یک ز من
من و اتاق خالیم و سایه های بی کسی
گذار تا پرنده در قفس فغان کند همی
ولی رها نکن پرنده در هوای بی کسی
در آرزوی آن دمم که از نسیم دلکشت
به آب بسپرم تمام شعرهای بی کسی
پناه بیکسان مدد نموده کاین شکسته دل
هنوز ره نبرده ام به ناکجای بی کسی. آذر ٨٠
3253 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
2 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian